Search Intent و کاربردهایش
آیا میدانید Search Intent چیست؟ متخصصین سئو باید بدانند محتوایی که برای یک موضوع نوشته میشود باید هدف جستجوگران را برآورده کند و علاوه بر اینکه نیاز کاربران را برطرف میکند رتبه خوبی هم در گوگل برای این موضوع میگیرند. با سئو کده همراه شوید.
گوگل با NLP و جدیداً در الگوریتم BERT توانسته به طور کامل درک کند و بداند که وقتی یک کاربر کلیدواژه خاصی را جستجو میکند دقیقاً چه منظوری دارد و دنبال چیست در نتیجه با این رویکرد بهترین محتوا که با نیازهای او همخوانی دارد را برای او پیدا میکند.
جالب است بدانید که BERT در حال حاضر روی 100 درصد کلیدواژهها و روی تمام زبانها کار میکند و کسانی که محتوای خودشان را با نیازهای مخاطبان خود جور کرده بودند از این ماجرا بهخوبی سود بردند و توانستند رقبای خود سبقت بگیرند. حالا وقت آن رسیده که با دقت بیشتری به این موضوع نگاه کنیم.
گوگل با NLP و جدیداً در الگوریتم BERT توانسته است بداند که کاربران چه چیزهایی را جستوجو میکنند و دقیقاً به دنبال چه چیزی هستند.
کار الگوریتم bert به این صورت است که روی تمامی زبانهای دنیا و روی درصد کلیدواژهها کار میکند و کسانی که سایتهای پرمحتوایی دارند از این موضوع سود میبرند.
Search Intent قبل از BERT و بعد BERT باهم چه تفاوتهایی دارند؟
Search Intent قبل از BERT به چنددستی تقسیم میشد:
- کاربرانی که به دنبال جواب سؤال خود بودند.
- کاربرانی که به دنبال یک صفحه از یک سایت میگردد.
- کاربرانی که به دنبال فروش وسیلهای هستند.
- کاربرانی که به دنبال موقعیت مکانی یا اطلاعات جغرافیایی یک منطقه میگردند.
به آن جایی که کاربر وارد صفحه گوگل میشود و یککلمهای را جستجو میکند. چرا آن کوئری خاص را جستجو میکند، میخواهد به کجا برسد و چه چیزی را پیدا کند. هدف واقعی او از این جستجو چیست؟
Search Intent بعد از BERT به این صورت از است که چرا کاربران آن کلیدواژه خاص را جستجو میکند، میخواهد به کجا برسد و چه چیزی را پیدا کند. هدف واقعی او از این جستجو چیست؟
تفاوت هدفهای میکرو و ماکرو چیست؟ چرا هدفهای میکرو جای هدفهای ماکرو را میگیرند؟
جالب است بدانید که موتورهای جستجو از ابزارهای ماشین لرنینگ برای درک و دریافت محتوا استفاده میکنند و شما بهعنوان محتوا کار یا سئوکار باید بدانید که چه چیزهایی هدف واقعی کاربران هستند.
گوگل در سایت خود عبارتی به نام Micro-Moments را معرفی کرده است.
به این معنی است که بدانید کاربران دقیقاً به دنبال چه چیزی هستند.
اگر خدمتی یا محصولی برای ارائه دارید بهتر است از گوگل کمک بگیرید و با نقشه گوگل پیش بروید چونکه گوگل بیشتر از هرکسی مخاطبان ما را میشناسد.
هرکسی زمانی که میخواهد خریدی انجام بدهد تحقیق میکند یا مطالبی در مورد آن میخواند.
گوگل به این فرایند لحظهٔ صفر حقیقت یا Zero Moments of Truth میگوید. به همین دلیل است که شما باید بهصورت میکرو مخاطب را زیر نظر بگیرید و برای هر نیازی که در هر لحظه ممکن است داشته باشد جواب داشته باشید.
به نظر شما آیا Micro Search Intent جواب میدهد؟
با دقت به کلمات به SEO دقت کنید. O در این کلمه از Optimization به معنای بهینهسازی گرفته شده است بدین معنی است که شما باید هر لحظه خودتان را بهینه کنید.
بهینهکردن برای چه کاری؟ برای هر کلیدواژهای که برای شما کسب درآمد میکند.
هدف میکرو کاربر چیست؟
عملیات سهگانهٔ (اتوریته – مرتبط بودن – کارآمد بودن) در کنار یکدیگر با ترکیب هر سه مورد جستجوهای میکرو، سئو سایت را بهشدت تقویت میکنند.
این هدفهای میکرو دقیقاً هدفهایی است که گوگل پیش پای سئوکاران و تولیدکنندگان محتوا گذاشته است.
تعاریف جدید Micro Search Intent :
شما محتوایی مینویسید که اطلاعاتی را در اختیار کاربران قرار دهید یا میخواهید چیزی را به او آموزش دهید. این دو قطعاً با هم متفاوتاند. اما چیزی که در اصل وجود دارد آن است که محتوای آموزشی بخشی از محتوای اطلاعات محور است که در نتیجه حالت میکرو کت گوری Informational است.
در حالت میکرو میتوان سؤالهای اطلاعات محور یا Informational را به چند دسته تقسیم کرد:
1-حقیقت محور: کاربر میخواهد درستی یا نادرستی مسئلهای را بفهمد.
2-آموزشی محور: کاربر میخواهد مراحل انجام چیزی را بداند.
3-تفصیلی محور: کاربر دوست دارد در مورد یک مسئله نکات بیشتر و کاملتری را بداند.
4-تجمیعی محور: کاربر میخواهد مجموع نظرات و دیدگاهها در مورد یک مسئله را بخواند.
میبینید که فرمت محتوایی برای هر یک از این، میکرو هدفها متفاوت است و شما باید محتوایی تولیدکننده که متناسب با موارد بالا باشد.
سؤالهای تراکنشی را هم میتوان به همین صورت توضیح داد.
مثلاً یک کاربری دوست دارد که یک محصول را بخرد اما برای او اهمیتی ندارد که چه مدل و چه نوعی است. صرفاً یک محصول مدنظر اوست و مدلهای مختلفی که از آن محصول و جود دارد برای او اهمیت ندارند. پس چیزی که او جستجو میکند یا چیزی که کسی که مدل محصول برایش مهم است تفاوت دارد.
سؤالهای تراکنشی را میتوان به این شکل تقسیمبندی کرد:
1-دستهبندی: کاربری که به دنبال یکه دستهبندی خاصی از یک کالا است و صرفاً با جستوجوی یک کلیدواژه میخواهد مدلهای مختلف موجود از آن کالا را ببیند.
2-تراکنش موقعیت مکانی: کاربر در اینجا میخواهد بداند میتواند یک کالا را از کجا بخرد.
3- جنریک یا عمومی: در این حالت کاربر صرفاً به دنبال یک محصول است و قیمت در این مورد حرف اول را میزند.
با استفاده از هدفهای میکرو نیازهای کاربران خود را رفع کنید.
باید بدانید که گوگل مثل سابق فقط به محتوای متنی صفحات شما نگاه نمیکند. بلکه تمام قسمتهای صفحه را به طور کامل درک میکند. پس باید روی ساختار کلی سایت همهٔ این مسائل را پیادهسازی کنید تا به یک فرمت محتوایی منسجم و با هدف برای جستجو برسید.
با ترکیب این مدلها و کلمات کلیدی اصلی و کلمات کلیدی Long Tail میتوانید سایت خود را بهبود ببخشید و ترافیک گوگل را از آن خود کنید.
در نظر داشته باشید که گوگل روزبهروز در حوزه پردازش زبانی قویتر میشود و اخیراً با الگوریتم SMITH که نسخه پیشرفتهتر BERT است پردازش را سریعتر کرده است.
پس کاربرانتان را داخل یک جعبه قرار دهید. ببینید در هر لحظه از زندگیشان چه چیزهایی نیاز دارند و چه چیزهایی را جستجو میکنند و بعد باتوجهبه این نکات محتوای ایدئال برای مخاطبان خود تولید کنید.
دیدگاهتان را بنویسید